مبادلات فرهنگی یک پل بسیار مهم در روابط دولت با دولت است و نقش مهمی در ارتقاء تفاهم متقابل و پیشبرد توسعه پایدار روابط دوجانبه ایفا می کنند.

منبع : مجله "مسلمان چین"، شماره 1 سال 2019

مبادلات فرهنگی چین و عرب تحت ابتکار" یک کمربند و یک جاده"

شی لین فی (Shi lin fei)

     مبادلات فرهنگی یک پل بسیار مهم در روابط دولت با دولت است و نقش مهمی در ارتقاء تفاهم متقابل و پیشبرد توسعه پایدار روابط دوجانبه ایفا می کنند. کشورهای عربی شرکای طبیعی چین در پیشبرد ساختن طرح "یک کمربند و یک جاده" هستند. تبادل و درک متقابل فرهنگ های چینی و عربی از اهمیت زیادی برای توسعه بیشتر روابط همکاری های استراتژیک چین و عرب برخوردار است. از نظر تاریخی، مبادله فرهنگ چینی با کنفوسیسیسم به عنوان هسته اصلی و فرهنگ اسلامی ، که در کشورهای عربی حاکم است ، قدمتی طولانی دارد. این دو فرهنگ بزرگ که دارای تاریخچه طولانی است، از یکدیگر یاد می گیرد و باهم آمیخته می شود، و برای تقویت اعتماد متقابل استراتژیک چین و عرب زیر ابتکار "یک کمربند و یک جاده"، پایه های محکمی را برای چین و کشورهای عربی ایجاد کرده، و مرجع و راهنمایی را برای ایجاد سرنوشت مشترک چین و عرب تحت فرصت های جدید در آینده ارائه داده است.

     الف : تجربه تاریخی مبادلات فرهنگی چین و عرب

    با مرور تاریخ مبادلات فرهنگی چینی و عربی - اسلامی، تجربیات موفق مبادلات متقابل بین این دو فرهنگ عبارتند از :

     اول، بر مشترکات این دو فرهنگ تأکید کند و یک فضای تبادل فرهنگی ایجاد کند. فرهنگ چینی و فرهنگ عربی، با فرهنگ اسلامی به عنوان موضوع اصلی، متعلق به سیستم فرهنگی شرقی است. از نظر تاریخی، دانشمندان مسلمان چین نظریه "اسلام و کنفوسیوس بهم پیوسته است" را مطرح کرده اند که امکان تبادل و ادغام دو فرهنگ را فراهم کرد.

     از نظر اصول اخلاقی، اسلام دینی است که سعادت های دو دنیا را دنبال می کند و مدعی است که ضمن به دست آوردن سعادت آخرت، باید سعادت این دنیا را نیز باید به دست آورد و تعهدات  خود را به جامعه و خانواده عملی سازد. اما در فرهنگ کنفوسیوس به زندگی این دنبا اهمیت می دهد و دنبال عملگرایی است. بنابراین، هر دو زندگی مثبت را دنبال می کنند، به پرورش اخلاق شخصی و خودسازی اهمیت می دهند و از هماهنگی و همزیستی بین مردم حمایت می کند. این ارتباط متقابل فرهنگی است که اساس شناخت برای تبادل و ادغام فرهنگهای چینی و عربی را پایه گذاری کرده و راهنمایی های نظری را برای توسعه آینده مبادلات فرهنگی چین و عرب فراهم آورده است.

     دوم، دو فرهنگ را ادغام دهد و سیستم گفتمان مشترک را ایجاد کند. در حین معرفی فرهنگ اسلامی به چین، گروهی از دانشمندان مسلمان که هم بر آثار کلاسیک اسلامی و هم آثار کلاسیک کنفوسیوس تسلط داشتند، زبان چینی را به عنوان ابزار استفاده کردند و از تئوری های کنفوسیوس برای تبیین مفاهیم جهان بینی، اصول اخلاقی و سیستم آیین اسلامی استفاده کردند؛ و با جستجوی شباهت ها و اختلافات بین اسلام و فرهنگ سنتی چینی که در فرهنگ کنفوسیوس نشان داده شده است، ارتباط و گفتگوی بین این دو فرهنگ  را برقرار کردند

     دانشمندان مسلمان اخلاق کنفوسیسیسم را به طور کامل جذب می کنند تا عمل آیین اسلام را توضیح دهند. یعنی"عبادت پنجگانه (خواندن، نماز، روزه، ذکات و زیارت)" اسلام را توسط" فضلیت پنجگانه (خیرخواهی، عدالت، ادب، عقل و وفاداری)" آداب و رسوم کنفوسیوس توضیح می دهد. در ظاهر، "فضلیت پنجگانه" و "عبادت پنجگانه" دو سیستم نظری کاملا متفاوت هستند، اما مترجمان مسلمان با مهارت این دو را مقایسه کرده اند: کسانی که کتاب مقدس را می خوانند و خداوند را فراموش نمی کنند، همین مهربانی و "خیرخواهی" هستند؛ چیزهایی که خداوند به انسان بخشیده، به فقرا می دهد همین "عدالت" اسلام است؛ پرستش خداوند همین "ادب" طبیعی است؛ روزه گرفتن همین ترک نفس است، کسانی که می توانند ترک نفس را انجام دهند، همین آدم دارای "عقل" هستند؛ زیارت یک رویداد بزرگ برای مسلمانان در سراسر جهان است و طرفین باید از توافق های مختلف پیروی کنند، این امر همین "اعتقاد" نامیده می شود. این روش تعبیر فاصله بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ کنفوسیوس را تا حد زیادی نزدیک کرده است و باعث ایجاد شناخت متقابل بین این دو فرهنگ می شود.

     سوم، پل ارتباطی بین دو فرهنگ  بسازد و تبادل فرهنگی را آموزش دهد. در دوران سلسله مینگ، آقای هو دینگ ژو (Hu deng zhou) پیشگام آموزش مسجدی بود، آموزش سنتی اسلامی را با آموزش خصوصی چینی و آکادمی ترکیب کرد. وی توسط زبان مسجدی (آمیخته از زبان باستان چینی، زبان عربی و زبان فارسی)، کتاب مقدس، زبان عربی و زبان فارسی را تدریس می کرد. وی همچنین یک سیستم ساختار تدریس، تنظیم برنامه درسی، فرم تدریس، ارزیابی، روشهای فارغ التحصیلی و غیره را تشکیل داد و پایه و اساس آموزش مسجدی اسلامی چین را پایه گذاری کرد. شاگردان آقای هو دینگ ژو و شاگردان شاگرد وی، آموزش مسجدی را به پیش بردند و تاثیر آموزش مسجدی به سرعت در همه نقاط کشور گسترش یافت و به تدریج چندین مکتب ها مانند "مکتب شان سی"، "مکتب شان دونگ" و "مکتب یون نان" و غیره تشکیل شد.

     آموزش مسجدی، الگویی از ادغام فرهنگ چینی و فرهنگ اسلامی است و تعداد بی شماری از دانشمندان برجسته مذهبی چینی را برای فرهنگ اسلامی پرورش داده است. سخنرانی و تبلغات مذهبی آنها نه تنها وضعیت "ترجمه و تفسیر نادرست" در گذشته را تغییر داد، بلکه تعداد زیادی استعدادهای دانشگاهی را نیز برای تفسیر کتاب مقدس اسلامی توسط دکترین کنفوسیوس فراهم کرده و سهم بسزایی در تبادل فرهنگی چینی و فرهنگ اسلامی داشته است.

     چهارم، وضعیت ارتباط بین دولت و مردم را حفظ کند و تبادل همه جانبه بین فرهنگ های چینی و عربی را ترویج کند. از نظر تاریخی، مبادلات بین فرهنگهای چینی و عربی در سطح رسمی به طور عمده شامل موارد زیر است: یک، مبادلات رسمی به روشهای باج و خراج عمدتاً در ارسال فرستاده های عرب به چین منعکس می شوند. در طول 148 سال از سال دوم امپراتور گائوزونگ (651) تا چهاردهمین سال امپراتور دژونگ سلسله تنگ (798)، چهار خلیفه، دوران امویان و عباسی 39 بار فرستاده های خود را به چین فرستادند. دو، مبادلات رسمی نمایندگی شده توسط خراج دادن و تجارت کردن در شهرها. بازرگانان عرب خراج ها را به امپراتور چین تقدیم می کردند و امپراطور چینی اجناس با ارزش برابر یا بالاتر را پس می دادند. تجارت چین و عرب در سلسله تانگ رونق داشت، مقامات فرستاده مخصوص را برای مدیریت بازرگانان خارجی از عربستان و سایر مناطق به چین گسیل می کردند.

     مبادلات فرهنگی چین و عرب در سطح غیر  رسمی عمدتاً در موارد زیر منعکس می شود: یک، سفرنامه هایی که توسط مردمان چینی و عرب نوشته شده است، فرهنگ های هر دو طرف را معرفی کرده و شواهد تاریخی را برای مبادلات فرهنگی بین چین و عرب فراهم کرد. کتابی به نام «سفرنامه جینگ شینگ» در سلسله تانگ که توسط آقای دو هوان (Du huan) نوشته شده، اولین بار اطلاعات مربوط به فرهنگ عربی و اسلامی را ضبط کرده و به طور خاص شرع اسلامی را معرفی کرده است. علاوه بر این، در سلسله یوان «سفرنامه از جزیره های خارجی» که توسط مسافر چینی آقای وانگ دا یوآن (Wang da yuan) نوشته شده است و سفرنامه نوشته شده توسط مسافر عرب ابن بطوطه، نقش مهمی در ارتقاء تفاهم متقابل بین مردم چین و عرب داشته است. دو، مبادلات مذهبی به نمایندگی از مبلغان عرب در چین و زیارتهای مسلمان چینی باعث تقویت فرهنگ چینی از فرهنگ عربی و اسلامی شده و انگیزه عامیانه را برای تبادل فرهنگی چین و عرب فراهم آورده است. سه، رونق تداوم تجارت غیر دولتی چینی و عربی باعث تقویت دوستی بین مردمان هر دو طرف شده و ضمانت داخلی برای مبادلات فرهنگی بین چین و عرب را فراهم کرده است.

     ب : فرصت های جدید برای مبادلات فرهنگی چین و عرب تحت ابتکار"یک کمربند و یک جاده"

     در سال 2013، ایده های استراتژیک "کمربند اقتصادی جاده ابریشم" و "جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم" که توسط رئیس جمهور شی جین پینگ مطرح شده است، الزامات جدیدی را برای مبادلات فرهنگی چین و عرب مطرح کرد. در ژوئن سال 2014، سخنان رئیس جمهور شی جینپینگ در مراسم افتتاحیه ششمین کنفرانس وزیران مجمع همکاری های چین و عرب خاطرنشان کرد: "اتصال قلب مردم چین و عرب" پایه اساسی برای ساخت مشترک ابتکار "یک کمربند و یک جاده" است. در ژانویه سال 2016، «سند سیاست چین در مورد کشورهای عربی» منتشر شد و مبادلات فرهنگی بین چین و عرب را به عنوان یک محتوای مهم در نظر گرفت. در زمینه جدید، فرصت های جدیدی که با مبادلات فرهنگی چین و عرب روبرو هستند، عمدتاً در این موارد منعکس می شود :

     اول، ارتقاء مبادلات فرهنگی در حوزه جوانان تمرکز کند. کشورهای عربی جمعیت زیادی از جوانان دارند و در سال 2010، جمعیت جوانان (15 تا 29 سال) 27.9 درصد از کل جمعیت را تشکیل می دادند. پیش بینی می شود تا سال 2025 تعداد جوانان 15 تا 24 ساله در کشورهای عربی به 58 میلیون نفر برسد. از منظر چهارچوب جهانی، نسبت جوانان عرب در کل جمعیت نیز در رده بالاترین قرار دارد. جوانان جهت پیشرفت جهان را در پیش می گیرند و از پتانسیل توسعه عظیمی برخوردار هستند و آنها مهمترین نیروی حمایتی برای ارتباط مردم با کشورهای دیگر هستند. بنابراین، در روند ارتقاء مبادلات فرهنگی چین و عرب در آینده، باید جوانان را به عنوان هدف مهم کاری در نظر گرفت و فعالیت های طولانی مدت و مؤثر برای مبادلات جوانان باید انجام شود.

     دوم، به مبادله فرهنگی در حوزه دین اهمیت دهد. مبادلات مذهبی نقش مهمی در تاریخ مبادلات فرهنگی چین و عرب داشته و به منابع ارزشمندی برای علوم انسانی و دیپلماسی در "جاده ابریشم" تبدیل شده است. «سند سیاست چین در مورد کشورهای عربی» همچنین تبادل تمدن و دین را به عنوان محتوای مهم در زمینه مبادلات علوم انسانی در نظر می گیرد. در شرایط جدید ساخت مشترک چین و عرب از ابتکار"یک کمربند و یک جاده"، باید مزیت های منابع دین به عنوان یک حامل فرهنگی مورد بررسی بیشتر قرار گیرد. در فرایند ساخت سرنوشت مشترک چین و عرب، باید بر نقش ارتباطات ارزش هویت دینی در هویت فرهنگی اهمیت دهد که از طریق تبادل فرهنگی در حوزه مذهبی، ارزشهای هماهنگی و تحمل را با هم بررسی کند و در برابر خطرات انسانی ناشی از افراط گرایی مذهبی به "یک کمربند و یک جاده" مقاومت کند. به طور کامل از سازمان و منابع انسانی گروه های مذهبی استفاده کند و مکانیسم گفتگو بین انجمن اسلامی و سازمان های غیردولتی بین المللی را بهبود بخشید.

     سوم، انتشار کتاب و تبلیغات رسانه ای را افزایش دهد. از زمان مدرن شدن، رسانه های غربی حق سخنرانی در سطح بین المللی را به دست آوردند، ارتباطات و مبادلات بین فرهنگ های چینی و عربی غالباً باید از طریق رسانه های غربی انجام می شود و همین امر باعث شده شناختن هر دو طرف هنوز بر روی نمادهای فرهنگی یک طرفه و سطحی باشد. در آگوست سال 2015، به منظور ترویج فرهنگ چینی به خارج از کشور، گروه انتشارات چین و انجمن ناشران عربی توافق نامه همکاری استراتژیک امضا کردند و دو طرف مشترکاً "پروژه ترجمه آثار کلاسیک چینی- عربی" را دایره و ترویج کردند که فرصت های جدیدی برای ارتباط مستقیمی بین ایدئولوژی و فرهنگ چین و عرب بوجود آورد. در عصر اطلاعات متنوع، باید از رسانه های مختلف برای تقویت مبادلات فرهنگی با کشورهای عربی خوب استفاده کند. اما، چه از طریق رسانه ها و چه کتاب ها، انتخاب مواد باید عمیق تر و گسترده تر باشد. در روند عمل، نباید فرهنگ چینی را به صورت کلی معرفی کند، بلکه این دو فرهنگ را از نظر مبادلات فرهنگ  چینی و فرهنگ عربی – اسلامی ادغام کند؛ فرهنگ چینی را با نظریه های آشنا برای اعراب تبیین کند، فقط از طریق این روش مردم عرب می توانند فرهنگ چینی را راحت تر درک و شناسایی می کنند و اثربخشی مبادلات فرهنگی چین و عرب را تقویت کنند.

     چهارم، در گشودن صنعت گردشگری در کشورهای عرب تمرکز کند. جهانگردی چین و عرب قدمتی طولانی دارد. مبادلات گردشگری می توانند ارتباط و اعتماد متقابل بین مردم چین و عرب را ارتقا بخشند و روشی مؤثر برای دستیابی به تفاهم مشترک است. در 10 سال آینده، بازار گردشگری اسلامی یکی از پر پتانسیل ترین بازارهای جهانگردی در جهان است. در توسعه بازار گردشگری اسلامی جهانی، کشورهای عربی (به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس) از جایگاه غالب برخوردارند. در عین حال، مبادلات گردشگری چین با عرب هنوز هم از پتانسیل توسعه زیادی برخوردار هستند. در سال 2015، اداره گردشگری ملی سالگرد جهانگردی چین را "سال گردشگری جاده زیبا ابریشم چین-2015 چین" عنوان کرد، که فرصتهای جدیدی را برای ارتقاء مبادلات گردشگری چین و عرب ایجاد کرد. برای تقویت همکاری های گردشگری با کشورهای عربی، باید بیشتر به تبلیغ منابع و محصولات رنگارنگ گردشگری در امتداد جاده ابریشم در چین توجه کنیم، و مطابق با عادت های گردشگری گردشگران مسلمان عرب، در تضمین خدمات گردشگری و بهبود ساخت و ساز از امکانات گردشگری، کارهای خوبی انجام دهیم. سنت دوستی جاده ابریشم در بین مردم چینی و عرب را از طریق مبادلات گردشگری ادامه می دهد و شرایط مطلوبی را برای مبادلات فرهنگی بین چین و عرب ایجاد کند.

     نتیجه گیری

     جاده ابریشم باستان شاهد تبادل فرهنگ و گفت و گوهای فرهنگی بین چین و عرب بود، هزاران سال دوستی سنتی بین چین و عرب را به همراه داشت و با ابتکار "یک کمربند و یک جاده" که ساخت مشترک چین و عرب در دوره جدید، نقطه دیدار با واقعیت پیدا کرد. با دست گرفتن فرصتهای جدید در مبادلات فرهنگی چین و عرب، با استفاده از جربیات تاریخی، ما می توانیم زمینه های جدید مبادلات فرهنگی چین و عرب را گسترش دهیم، و می توانیم برای تقویت اعتماد متقابل استراتژیک چین و عرب و ساختن سرنوشت مشترک چین و عرب، یک بنیاد افکار عمومی محکم ایجاد کنیم.

کد خبر 500

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =